معنی بزرک ، یانه
حل جدول
لغت نامه دهخدا
بزرک. [ب َ رَ] (اِ) دانه ایست که از آن روغن چراغ گیرند و بعربی کتان گویند. (مجمعالفرس) (فرهنگ شعوری) (انجمن آرای ناصری) (برهان). تخم کتان و هر تخم خردو کوچک. (ناظم الاطباء). بزر کتان. کشدانک. کتان. تخم وش. بذر کتان. زغیر. یانه. (یادداشت بخط دهخدا).
- روغن بزرک، روغن تخم کتان. (یادداشت بخط دهخدا).
یانه
یانه. [ن َ / ن ِ] (اِ) هاون و آن ظرفی است که چیزها در آن کوبند. (از برهان). هاون. (جهانگیری) (انجمن آرا) (آنندراج) (رشیدی):
همچو یاور شده سرگرزت
تا چو یانه کند سر دشمن.
فتاحی نیشابوری.
- امثال:
اگر مردی سر یانه را بشکن. (امثال و حکم دهخدا ج 1 ص 228).
|| بزرک و آن تخمی است که روغن از آن گیرند و به عربی کتان خوانند. (از برهان) (آنندراج). کتان. (انجمن آرا).تخم کتان که از آن روغن کشند. (الفاظ الادویه).
یانه. [یان ْ ن َ] (اِخ) یکی از قلاع مشهور جزیره ٔ صقلیه (سیسیل) که ابوالصواب کاتت یانی بدان منسوب است. (از معجم البلدان یاقوت).
یانه. [یان ْن َ] (اِخ) شطی است در اسپانیا و پرتغال که دو شهر مارده و بطلیوس را مشروب میکند و در اقیانوس اطلس میریزد. طول آن 640 کیلومتر است. (از حلل السندسیه).
یانه. [ن َ / ن ِ] (پسوند) برای نسبت در کلمات آید: عامیانه، شادیانه، سغدیانه:
با چنگ سغدیانه و با بالغ و کباب
آمد بخوان چاکر خود خواجه با صواب.
عماره.
موشکان طبل شادیانه زدند.
عبید زاکانی.
وادی یانه
وادی یانه. [ی ِ ن َ] (اِخ) رود دیگری است در اسپانیا که به وادی یانه کوچک مشهور است که از شلیرالثلج و شهر وادی آش در جنوب اسپانیا میگذرد و در جانب چپ وادی الکبیر جریان دارد. (از الحلل السندسیه ج 1 ص 29).
وادی یانه. [ی ِ ن َ] (اِخ) رود بزرگی است در شبه جزیره ٔ ایبری که از اسپانیا و پرتقال عبور میکند و به اقیانوس اطلس میریزد و 820هزار گز طول دارد. (از الحلل السندسیه ج 1 ص 29).
یانه سر
یانه سر. [ن ِ س َ] (اِخ) دهی است از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری واقع در 45000 گزی جنوب خاوری بهشهر. دارای 610 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
تخم کتان که از آن روغن میگیرند، دانۀ گیاه کتان،
فارسی به عربی
بذر الکتان
معادل ابجد
295